تقدیم به مادران زحمتکش دیارم که روزگار از آنان کینه به دل گرفته و رفاه و آسایش را تا آخرین لحظات حیات‌شان از آنان سلب کرده است.

رو نَنه هارشِم ته، اَنگوشتِ تِک تِک

قِلاش بَیّه ته دست، باز کِندی رِک رِک 

تیل بِندوسته ته لِینگ تا چشِ مِجیک 

کمرِ تا بوسته، بِموئی چِک چِک 

ترجمه فارسی 

خجالت می‌کشم از اینکه نوک انگشتان را نگاه کنم  

انگشتان دستت به خاطر کار سخت پاره شدند اما دست از کار نمی‌کشی

گل شالیزار از پنجه‌ی پا تا مژه‌هایت را فرا گرفته است 

از شدت کار انگار نخاع کمرت قطع شد و بدنت خرد شد 

دوستعلی علیخانی / اردیبهشت نود و هشت 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها